امپرسیونیسم (برداشت گرایی)

امپرسیونیسم را می‌توان اولین جنبش مدرن متفاوت در عرصه نقاشی دانست. این جنبش در دهه ۱۸۶۰ در پاریس شکوفا و تاثیر آن در تمام اروپا و سپس در آمریکا نمایان شد. پیشگامان آن هنرمندانی بودند که نمایشگاه‌های رسمی و دولتی را تحریم کرده بودند و از موسسه‌های آکادمیک هنری دوری می‌کردند. هدف اصلی جنیش امپرسیونیسم ثبت تاثیر گذرا و احساسی یک منظره بود – تاثیری (Impression) که سوژه بر چشم در یک لحظه زودگذر می‌گذاشت. این عنوان از تابلو نقاشی (مونه) به نام (امپرسیون طلوع آفتاب) که بازی نور را در روی آب نشان می داد ، اقتباس شده بود. عنوان مذکور نخستین بار در نمایشگاهی از آثار (مونه، رنوار، سیسلی، پیسارو، سزان، دگا) و چند تن دیگر بکار رفت.

هدف اصلی امپرسیونیسم دست یافتن به یک طبیعت گرائی تازه بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق رنگها و والورهای سایه روشن بود. امپرسیونیست ها می خواستند بازی نور برروی اشیاء را نشان دهند، البته در این کار بر نتایج تحقیقات علمی دانشمندانی چون ( شورول) تکیه می کردند هنرمندان امپرسیونیست برای اولین بار رنگهای تاریک نظیر سیاه را از روی پالت های رنگ خود برداشتند و سایه ها را از ترکیب رنگ شی با رنگ مکمل آن به د ست آوردند (مثلاً وقتی رنگ یک شی زرد بود، آنها سایه آنرا از ترکیب بنفش با زرد درست می کردند). همچنین برای آنکه بتوانند بازیهای نور را نشان دهند مجبور بودند با سرعت بیشتری کار کنند، به همین جهت معمولا سطح تابلوهای آنان بافتی خشن و لکه لکه پیدا می کرد. بعدها شیوه امپرسیونیسم تقریبا بصورت علمی در آمد (نئوامپرسیونیسم) که در آن رنگها با روش علمی بکار میرفتند. اعتقاد نقاشان (نئوامپرسیونیسم) آن بود که با این روش، صداقت بصری نسبت به طبیعت به کمال خود میرسید. اما این افراط در طبیعت گرائی ( طبیعت گرائی علمی) طبیعتا زمینه را برای واکنشی ضد طبیعت گرایانه و کلا هنری، شیوه (پست امپرسیونیسم) راهموار کرد.

نقاشان معروف سبک امپرسیونیسم در اورپا

مونه، رنوار، سیسلی، پیسارو، سزان، دگا